در کتابهاى قديمى (55 پس از ميلاد)، لاجورد را به عنوان پادزهرى براى نيش مارهاى سمى توصيه کرده اند و کشيشان مسيحى، آن را باعث بالا رفتن توانايى روحى و احساس يگانگى و درک بيشتر ذکر کرده اند.
ورقه لاجورد صيقل خورده با دانه هاى پيريت درون آن، در مشرق زمين به آسمان پرستاره تشبيه شده است. در کتابهاى قديمى (55 پس از ميلاد)، لاجورد را به عنوان پادزهرى براى نيش مارهاى سمى توصيه کرده اند و کشيشان مسيحى، آن را باعث بالا رفتن توانايى روحى و احساس يگانگى و درک بيشتر ذکر کرده اند.
لاجورد در مسير تاريخ کيفيت و ذخيره لاجورد افغانستان در جهان بى نظير است و يک گنج جهانى محسوب مى شود. شواهد نشان مى دهد بهره بردارى از معادن لاجورد بدخشان از بيش از 6500 سال قبل شروع شده است که قديمى ترين تجارت معروف سنگهاى قيمتى جهان به حساب مى آيد. لاجوردهاى پيدا شده در اهرام داشور مصر (Dashour)، قديمى ترين مدرک ثابت شده تجارت سنگهاى قيمتى بين مصر و افغانستان است که به بيش از 4400 سال قبل بر مى گردد. از تمام سنگهاس آبى شناخته شده در دوره هاى باستان، لاجورد بالاترين ارزش را داشته است، اين سنگ در اوايل قرون وسطى به لاجورد معروف شد.
لاپيس لازولى شکل ابتدايى لاتين سنگ لازوس است. لازوس معادل کلمه عربى لاجورد است که براى آسمان و به طور کلى هر چيز آبى رنگ استفاده مى شود. زيبايى آن به مقدار وجود اين کانى ها وابسته است. لاجورد از رنگ آبى متمايل به آبى سبز تا آبى ارغوانى سير متفاوت است. رنگ ايده آل آن آبى سير با عمق و شدت فوق العاده است.از اطلاعاتى که امروز در دست داريم، به نظر مى رسد لاجورد اولين سنگ استخراج شده توسط بشر باشد. اسکندر (323-356 قبل از ميلاد) از منطقه توليد لاجورد در بدخشان ديدن کرد و شهرت لاجورد را گسترش داد. جغرافيدانان عرب در قرن دهم ميلادى، بدخشان را سرزمينى غنى از چراگاه و کوهستانهاى آن را مملو از لاجورد و ياقوت معرفى کرده اند. سه قرن بعد، مارکوپولو در سال 1271 ميلادى مقدارى لاجورد بدخشان را به اروپا برد، گرچه خود او هرگز اين معادن را نديده بود. در سالهاى اخير، اطلاعات بيشترى توسط زمين شناسان فرانسوى از جمله لاپارانت وبارياند (1965) ارائه شده است.
موارد استفاده و تجارت لاجورديکى از اولين موارد استفاده سنگها که در تاريخ ثبت شده، ماهيت ماوراء طبيعى آنهاست. لاجورد تحت عنوان ياقوت کبود بارها در متون و اسناد قديمى ظاهر مى شود. بدخشان با بيش از 3220 کيلومتر فاصله از مصر، منبع لاجورد براى تمدنهاى قديم مصر، بابل (عراق امروزى)، يونان و روم بوده است. در مصر باستان هيچ سنگ قيمتى بيشتر از لاجورد ارزش و اهميت نداشت.حفارى در نغدا (Naqada) که قديمى ترين سلسله مصريان است (3100-3300 قبل از ميلاد)، اولين موارد استفاده مصريان از لاجورد را به عنوان سنگ زينتى در جواهرات آشکار کرده است. در سواحل رود نيل، مجسمه هايى از لاجورد به عنوان الهه مورد پرستش قرار مى گرفتند. اين سنگ در ميان اشياى قيمتى به عنوان خراج به فراعنه نيز پرداخت مى شد. دانه هاى لاجورد در دفينه هاى نوسنگى در مهرگار پاکستان و آسياى مرکزى يافت شده اند. 3500 سال قبل از ميلاد، تجارت لاجورد ميان بين النهرين و بدخشان برقرار شد.لاجورد بيش از ديگر سنگهاى قيمتى، به طرز چشمگيرى در صنايع دستى فرهنگ هاى باستانى حضور داشته است. استفاده وسيع لاجورد در ساخت شانه، روکش ابزار، چوگان، صفحات بازى، جام ها، شاخ و ريش مجسمه حيوانات و انسان، دسته هاى خنجر و طلسم ها به چشم مى خورد.در يک محوطه باستان شناسى در بين النهرين مربوط به 2 تا 3 هزار سال قبل از ميلاد، آويزه هايى از لاجورد تراش داده شده يافت شده است. لاجورد به صورت پودر در مى آمد و به عنوان دارو و لوازم آرايش استفاده مى شد. قصر داريوش در شوش با لاجورد تزئين شده بود. (522-466 ق-م).
کانيشناسى و سنگ شناسى لاجوردلاجورد يا لاژورد (Lapis lazuli) همان سنگ ارمنى يا گل ارمنى است وبه زبان سرخپوستى huinzo، گفته مى شود. واژه لازور از واژه فارسى باستان لاژورد گرفته شده که به عربى لاجورد آمده و از عربى وارد زباتهاى ديگر شده است. در فارسى براى آسمان و آسمانى رنگ آمده است.سنگ لاجورد، آميخته اى از کانى هاى هائوين، کلسيت، سوداليت، نوزآن،اوژيت و هورنبلند بوده و داراى ترکيب شيميايى است. لاجورد داراى درون گيرهاى پيريت است.سيستم کريستالى لاجورد مکعبى، داراى سختى 5-6 در مقياس موهس، وزن مخصوص آن 3-2.5 و داراى ضريب شکست 1.5 است. به صورت نيمه شفاف و جلاى شيشه اى تا چرب ديده مى شود. رنگ خاکه آن آبى است و در رنگ هاى آبى آسمانى، آبى سير و بنفش نيز ديده مى شود.
جغرافياى تاريخى و راههاى دسترسى به معادن لاجوردجمعيت و مردم آرام بدخشان افانستان با شخصيتى صلح جو، فرزندان ساکنان قديمى هستند که از هجوم اقوام بربر به کوهستان پناه بردند. رشته کوههاى سر به فلک کشيده پامير و هندوکش، ناحيه مرکزى بلخ باستان (Bactria) به جز غرب و شمال را محصور مى کنند. از قديم الايام، مواد معدنى غنى هندوکش شرقى شامل لاجورد، ياقوت، طلا و نمک، بازرگانان را از دور و نزديک جذب اين منطقه مى کرده است. گزارشهايى در مورد اين گونه مواد معدنى از قبل از 1800 ميلادى در تاريخ وجود دارد. شواهد زيادى از تجارت لاجورد به راههاى دور و از راه خشکى از جمله به سمت بين النهرين، اور (تمدن باستانى بابل)، مصر، هند و ديگر امپراطوريها در هزاره پنجم قبل از ميلاد وجود دارد. بدخشان-استان غربى تبت قديم- در اين راه تجارى و در ميان تمام استان هاى علياى آمودريا (رود جيحون) بى نظير بوده است، و علاوه بر وجود معادن ياقوت و لاجورد آن، به خاطر چراگاههاى عالى، دره هاى گسترده و بسيار حاصلخيز و آب و هواى خوب نيز مشهور بوده است. بر اساس تاريخ کهن ترک ها و تاتارها، معادن ديگرى شامل ذخاير آهن، سرب، زاج، آمونياک، گوگرد، اخرا و مس در حواشى معادن لاجورد وجود داشته، اما تنها باجورد مورد بهره بردارى قرار مى گرفته است.افسانه ها در آسياى ميانه حکايت از سنگى در ارتفاعات پامير مى کردند که ايرانيان آن را لاژورد مى ناميدند. سال 1930 ميلادى يک هيات اعزامى از زمين شناسان شوروى سابق، اکتشاف لاجورد را در پامير آغاز کردند. در حالى که دانشمندان شوروى زادگاه لاجورد را براى محافل علمى گزارش کردند، افراد بومى قبلا اين ذخيره را مى شناختند. اولين کاوش مفصل ذخاير لاجورد منطقه سرسنگ در بدخشان افغانستان در سالهاى 1963-1965 ميلادى توسط زمين شناسان شوروى در معدنى نزديک بخش علياى رودخانه کوکچه-که يک آبريزه آمودرياست-انجام شد.اين منطقه در 70 کيلومترى جنوب فيض آباد، مرکز ولايت بدخشان در ارتفاع بين 3700 تا 4300 مترى از سطح دريا قرار داد.تنها در ماههاى ژوئن تا سپتامبر اين معادن قابل بهره بردارى هستند و به دليل ارتفاع زياد و شرايط آب و هوايى سخت، غير قابل عبور هستند. فاصله معادن لاجورد تا کابل از طريق دره پنج شير-که به راه جنوبى معروف است- حدود 300 کيلومتر است.
وضعيت توپوگرافى و زمين شناسى معادن لاجوردولايت بدخشان در کوهستانهاى بخش شمال شرقى افغانستان در طول تاريخ به دليل ذخاير لاجوردش معروف شده است. روى اين معادن به طور متناوب بيش از 6500 سال کار شده است. بدخشان منطقه اى بسيار زيبا، با کوهستانهاى چشم نواز اما صعب العبور با ارتفاع بين 1830 متر تا 5180 متر از سطح دريا و با دره هاى تنگ و عميق و رودخانه هاى خروشان است. به دليل نبود گياه در اين دره ها و کوه ها، ساکنان کمى در اين منطقه زندگى مى کنند.کوه آبى که باجورد ناميده شده است، در امتداد ساحل شرقى رودخانه کوکچه قرار دارد. دره کوکچه يکى از دره هاى بسيار باريک، ژرف و صخره اى است که عبور از آن بسيار مخاطره آميز است. کوکچه از محل تلاقى رودهاى انجمن و مونجان سرچشمه مى گيرد و به سمت شمال به آمودريا مى ريزد. آمودريا خود مرز شمالى کشور افغانستان با تاجيکستان را تشکيل مى دهد.لاجورد تنها سنگ قيمتى است که در داخل مرمر يافت مى شود و ترکيب کانى شناسى آن شامل، لازوريت، کلسيت، پيريت و تا حد کمى ديوپسيد، آمفيبول، فلدسپار، ميکا و ديگر سيليکات هاست. لاجورد به صورت رگه هايى در داخل مرمرى به ضخامت 400 متر و به رنگ سفيد با رگه هاى خاکسترى (اين نوع مرمر را cipolin مى گويند) يافت ميشود و کاملا با کلسيت و دولوميت همراهى مى شود. کانى پيريت به مقدار فراوان به صورت ريزدانه با لاجورد اختلاط يافته است. رنگ آبى سير لاجورد از وجود کانى لآزوريت است.لاجورد به رنگ آبى کمرنگ را افغانيت (Afghanite) مى نامند. رنگ لاجورد بر اساس مقدر مختلف ناخالصى ها،متغير است. در برخى قسمت ها کانى لازوريت به صورت بلورهاى بسيار زيباى رومبيک دودکاهدرن (12وجهى) يافت مى شود. برخى زمين شناسان، 9 منطقه استخراج سنگ لاجورد را نام برده اند که مهمترين آنها معادن چيلمک، شق دره، استورمبى و سرسنگ است و از ارتفاعى بين 1830 تا 5180 متر برخوردارند. از اين چهار معدن امروزه تنها معدن سرسنگ مورد بهره بردارى قرار مى گيرد و لاجورد سرسنگ در بازارهاى خريد و فروش سنگهاى قيمتى مشهور است.
روشهاى معدنکارى و ويژگى هاى لاجورد بدخشان معدن سرسنگ و روستاى کوران در ساحل سمت راست رودخانه کوکچه در 56 کيلومترى جنوب روستاى جورم و در ارتفاع 2285 مترى از سطح دريا قرار گرفته است. در روستاى کوران حدود 300 معدنچى بدون خانواده هايشان در شيفت هاى کارى ده روزه در معدن مشغول به کارند.دره رود کوکچه در محل معدن حدود 183 متر عرض دارد و ورودى تونل ها از سطح رودخانه حدود 460 متر ارتفاع دارند. معادن منطقه شامل مجموعه اى از غارها با ديواره هاى بلند است که گاهى ارتفاع کف تا سقف اين غارها به 45 متر مى رسد. روى ديواره غارها دوده ضخيمى پوشيده شده است که نشان دهنده استخراج به روش سنتى در ساليان بسيار دور است. معدنچيان در گذشته هاى دور با استفاده از آتش، سنگ را مى گداختند سپس با آب آن را سرد و خنک مى کردند. اين عمل باعث ايجاد ترک و درز و شکاف عميق در سنگها مى شده سپس با چکش، لاجورد را از داخل سنگها جدا مى کرده اند. امروزه روشهاى استخراج متفاوت شده است و کاربرد ديناميت از زمان جنگ ا شوروى در سال 1979 آغاز شد. ديناميت بدون توجه به نکات ايمنى آن و حفظ سنگ لاجورد به صورت گسترده در اين معادن به کار مى رود. هيچ حفاظتى ز تونل ها به وسيله الوار براى جلوگيرى از ريزش سقف انجام نمى شود و هميشه خطر ريزش وجود دارد. لاجورد پس از استخراج به قطعات کوچک تبديل شده و توسط کارگران از کوره راههاى شيب دار به اردوگاه حمل مى شوند. قطعات سنگ فاقد لاجورد (باطله معدن) از ورودى غارها به بستر دره رودخانه تخليه مى شوند. حمل و نقل لاجورد استخراج شده با قاطر از اردوگاه به کشور پاکستان حدود 9 روز طول مى کشد. زمين شناسان شوروى سابق 9 منطقه معدنى استخراج لاجورد با 300-20 متر طول و 8-1 متر ضخامت معرفى کرده اند. بزرگ ترين آنها در منطقه 450 متر طول و 125 متر ضخامت دارد.بهترين نوع لاجورد در محل معدن حدود 100 دلار براى هر کيلوگرم توسط تجار و بازرگانان بدخشانى خريد و فروش ميشود و قيمت آن تا رسيدن به بازارهاى پيشاور پاکستان شايد تا 3 برابر افزايش يابد. لاجورد يکى از منابع مهم درآمد خارجى کشور افغانستان است.لاجورد بدخشان داراى کانى هاى کائولين، سوداليت، نوزآن و لازوريت است. آى سير لاجورد در نمونه هاى پررنگ و مرغوب آن، ناشى از وجود سولفور (s) در آن است. اين مورد جالب و غير معمول است که عنصرى غيرفلزى باعث رنگ تند در سنگ مى شود. آناليزهاى شيميايى نشان ميدهند، هرچه درصد سولفور در لاجورد بيشتر باشد، رنگ آب آن تندتر باشد، ارزش سنگ بيشتر خواهد بود. 25 تا 40 درصد کانى شناسى لاجورد شامل کانى لازوريت است. بيش از مقدار 40 درصد حضور کانى لازوريت در لاجورد،رنگ آبى آن را تيره و کمتر از 25 درصد رنگ آبى آن را کمرنگ مى نمايد. کانى کلسيت هميشه همراه لازوريت ديده مى شود و بسته به ميزان افزايش حضور آن در سنگ، از کيفيت لاجورد مى کاهد. بيشتر نمونه هاى لاجورد بدخشان داراى نقاط درخشانى از کانى پيريت است که علاوه بر افزايش زيبايى و شکوه سنگ، به عنوان نشانه اى مبنى بر اصل بودن لاجورد، ارزش خود را نشان مى دهد.
افغان ها سه نوع لاجورد را طبقه بندى مى کنند:
– لاجورد نيلى که بهترين نوع رنگ و جنس است.
– لاجورد آسمانى که شامل لاجورد آبى کمرنگ است.
– لاجورد سبز که گاهى با فيروزه اشتباه مى شود.
نام نويسنده : بهروز زرمهرى-مريم دانشگر
بيست و ششمين گردهمايى علوم زمين شناسى سازمان زمين شناسى کشور
http://www.zar.ir
دیدگاهها بسته شدهاند.