مقدمه و تعاریف
از زمانی که بشر از خود و از جهانی که در آن سکنی دارد آگاه شده است، آسمان را با ترس و شگفتی، منبع جذبه ای پایدار و افسون کننده دانسته است. ترس و شگفتی، مطالعه و علم را سبب می شود. بشر که بی وقفه در تلاش فائق آمدن بر جهل و حل اسرار بود، سرانجام علم نجوم را پدید آورد. نجوم علم مواضع، حرکات، ساختمان ها، سرگذشت ها و سرنوشت های اجرام آسمانی است. نجوم در سیر تحول خود به عنوان یک علم، بسیاری از قوانین بنیادی حاکم بر این اجرام را کشف کرده است. اما در ماهیت پژوهش علمی است که کار آن هرگز پایان نپذیرد و در اینجا نیز چون علوم دیگر، تلاش های بسیار به جا مانده است که باید انجام شود.
چرا به مطالعه نجوم می پردازیم؟
نجوم را مطالعه می کنیم زیرا که اندیشه جستجوگر هوشمند باید سوال کند و به جستجوی پاسخ برآید، باید «چرا؟» را بداند و «چگونه؟» را دریابد و بشر از همان آغاز هر وقت که به بالا نظر افکنده است، آسمان را دیده است که همیشه با مسائلی ظاهرا ناسنجیدنی در برابرش قرار داشته و همواره او را برای حل اسرارش به چالش طلبیده است. بشر در یک مرحله، واکنش خود را به صورت جادو و اسطوره بیان کرد و این واکنش در هنر، ادبیات و ادیان جهانی تجلی یافت. او در مرحله ای دیگر کوشید تا برای پدیده های آسمانی، که آن ها را به مدد حواسش در می یافت، توضیحی علمی فراهم آورد و این توضیحات موضوع علم نجوم اند.
اجزاء تشکیل دهنده
زمینی که بر آن زندگی می کنیم یک سیاره است – یکی از چند سیاره ای که به دور خورشید می گردند. چشم برهنه می تواند خورشید، چند سیاره، یک قمر(ماه)، چند هزار ستاره، سه کهکشان نزدیک، تیرهای شهاب(شخانه ها) و گهگاه دنباله داری را رویت کند. این اجرام آسمانی، انواع اجزایی را نشان می دهند که جهان از آن ها تشکیل شده است، کم و بیش به همان صورتی که خانه ها، مساجد، بیمارستان ها و گردشگاه ها اجزاء تشکیل دهنده یک محله اند. تا جایی که دانش ما آشکار کرده، جهان از ستاره ها، سحابی ها یا ابرهای گاز و غبار، سیارات، سیارک ها، اقمار، دنباله دارها و غیره تشکیل شده است.
ستارگان
ستاره ها گوی های بزرگی از گاز بسیار گرم اند که به واسطه نورشان می درخشند. دمای آن ها در سطح، هزاران درجه و در داخل، بسیار بیشتر است. در این دماها، ماده نمی تواند به صورت های جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستاره ها را می سازند، بسیار غلیظ تر از گازهایی است که معمولا بر سطح زمین وجود دارد. چگالی فوق العاده زیاد این گازها معلول فشارهای عظیم داخل ستاره ها است. خورشید ما، یک ستاره است. ستاره ای معمولی که مانند آن در عالم بسیار است. رصدهای دو دهه گذشته نشان داده است که بسیاری از ستاره های دیگر هم مانند خورشید ما دارای منظومه های سیاره ای هستند. ستاره ها در فضا حرکت می کنند، اما حرکت آن ها با آسانی مشهود نیست. در طول یک سال رد هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آن ها نمی توان یافت. حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه ای در آن ها مشهود نمی افتد. نقش و الگوی آن ها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که هزار سال پیش بود. این ثبات، پیامد فاصله عظیمی است که میان ما و آن ها وجود دارد. با این فواصل، چندین هزار سال طول می کشد که تغییر قابل ملاحظه ای در نقش ستاره ها پدید آید؛ این ثبات ظاهری مکان ستاره ها موجب شده است نام متداول ثوابت به آن ها اطلاق شود.
سحابی ها
سحابی، ابر وسیعی متشکل از غبار و گاز است. گازهایی که آن را تشکیل می دهند بسیار رقیق و در دمایی کم اند. برخی سحابی ها به علت نور خود نمی تابند بلکه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رویت اند. در صورتی که به این ترتیب مرئی شده باشند، به ستاره ای محو و ابراندود می مانند. ولی به اندازه و ساختمان واقعی آن ها فقط به کمک تلسکوپ می توان پی برد. سحابی های دیگر، تاریک اند و مانع از نور ستارگانی می شوند که پشت آن ها قرار دارند.
سیارات
سیارات اجرام تقریبا کروی بزرگی هستند که به دور خورشید می گردند. سطح بعضی از آن ها جامد است و بعضی دیگر مایع. البته سیاره ای که بهتر از همه می شناسیم، زمین خودمان است. همه سیارات نسبتا سرد اند و بازتاب نور خورشید آن ها را مرئی می کند؛ بعضی از آن ها را می توان هر چند وقت یک بار با چشم برهنه دید. ولی دو سیاره را فقط به کمک تلسکوپ می توان مشاهده کرد. در نظر اول، سیارات هم مانند انبوه ستاره هایی اند که در آسمان می درخشند، ولی یک ناظر می تواند به کمک یکی از شخصات زیرین، یا بیشتر، سیاره را تشخیص دهد.
آ. سیارات با نوری پایدار می درخشند، در حالی که در مورد ستاره ها چنین نیست. نوری که از ستاره ها به چشمان ما می رسد، به نظر می آید که هم رنگ و هم روشنی اش، به سرعت تغییر می کند. این تغییرات رنگ و روشنی همان چشمک زدن ستاره ها است.
ب. سیارات آسمان را سیر می کنند. سیاره ای که زمانی نزدیک ستاره ای بوده ممکن است بعدا در نزدیکی ستاره ای دیگر مشاهده شود. از طرف دیگر ستاره ها نسبت به یکدیگر ظاهرا مواضع ثابتی را اشغال می کنند. واژه سیاره خود به معنی سِیر کننده است.
پ. سیارت در تلسکوپ، به صورت قرص های کوچک نورانی اند. هرچه بزرگنمایی تلسکوپ بیشتر باشد، قطر قرص بزرگ تر است. ستاره ها، حتی با بزرگترین تلسکوپ های موجود هم فقط به صورت نقاط نورانی به نظر می رسند. حتی با تلسکوپ ۵ متری هم به صورت نقاطی که قطر قابل سنجشی ندارند به چشم می آیند.
ت. سیارات را فقط می توان در نوار باریکی در آسمان دید. حرکات آن ها به مرزهای این نوار محدود است. البته ستاره ها را می توان در هر قسمتی از آسمان یافت.
سیارک ها و اجرام کمربند کایپر
سیارک ها اجرام جامد ریز و درشتی هستند با شکل های نامنظم که کم و بیش در نواری گسترده بین مریخ و مشتری، مانند سیارات بزرگ به دور خورشید می گردند و ظاهرا تفاوت عمده آن ها با سیارات در اندازه و شکل آن ها است. قطر برخی از آن ها ده ها کیلومتر است و بسیاری از آن ها فقط قطری در حدود دو سه کیلومتر دارند. نخستین سیارک در اول ژانویه ۱۸۰۱ کشف شد. از آن پس تعداد زیادی از آن ها کشف شده اند. تخمین زده می شود که با یک تلسکوپ بزرگ می توان از صدها هزار سیارک عکسبرداری کرد. سیارک ها نیز با انعکاس نور خورشید می درخشند، ولی چون سطحشان کوچک است، مقدار نور منعکس شده بسیار اندک است. سیارک ها را بدون تلسکوپ نمی توان دید. فراتر از مدارهای سیارات، ناحیه ای گسترده از صدها میلیون خرده سیاره ریز و درشت به صورت کمربندی سیاره ها را احاطه کرده است، آن را کمربند کایپر می نامند. منشاء بعضی دنباله دارها از کمربند کایپر است.
سیاره های کوتوله
سیاره های کوتوله چند جرم تقریبا کروی نسبتا بزرگ اند در اندازه ماه زمین یا کمی کوچک تر، که در نوار سیارکی و کمربند کایپر جای دارند. سِرِس که پیش تر بزرگ ترین سیارک به شمار می آمد، اکنون در زمره سیاره های کوتوله است. پلوتو هم که قبلا سیاره به حساب می آمد، اکنون سیاره ای کوتوله شمرده می شود. این تغییر نام ها با توجه به تعریف جدید اصطلاح سیاره صورت گرفته است. هیچ یکی از سیاره های کوتوله را با چشم برهنه نمی توان دید.
اقمار
شش سیاره از هشت سیاره بزرگ هر کدام یک یا چند ماه دارند که به دور آن ها می گردند. این ها اقمار نامیده می شوند. زمین فقط یک ماه (قمر) دارد، در حالی که مثلا سیاره مشتری ۷۹ ماه دارد. تا به حال بیش از یک صد و شصت قمر برای سیارات منظومه شمسی کشف شده است. هر ساله با کشف خرده قمرهای جدید بر شمار اقمار سیارات بزرگ افزوده می شود.
دنباله دارها
دنباله دارها اجرامی آسمانی با شکل منحصر به فرد و اندازه بزرگ اند که گهگاه ظاهر می شوند. یک دنباله دار نمونه تشکیل شده است از یک کره نورانی یا راس که به استوانه ای دقیق و دراز به نام دنباله متصل است. راس ممکن است به بزرگی خورشید به نظر آید و دنباله قوسی را در آسمان رسم می کند. دنباله دار که به چشم برهنه چون ماه بی حرکت به نظر می آید، در واقع با سرعت صدها کیلومتر در ثانیه حرکت می کند. سرعت دقیق آن را می توان از روی تغییر مکان آن نسبت به ستارگان ثابت تعیین کرد. در حدود چند هزار دنباله دار شناخته شده است و هر ساله نیز چندین دنباله دار جدید کشف می شود. اکثریت عظیم آن ها به قدری کم نور اند که به چشم برهنه مرئی نیستند. دنباله دارهای نسبتا بزرگ، نادر اند. این ها، به طور متوسط یکی دو بار در طول یک عمر پدیدار می شوند. از چند هزار دنباله دار شناخته شده کمتر از ۲۰۰ تا در مدارهای بسته یعنی در مسیرهایی کم و بیش کشیده حرکت می کنند. دنباله دارهایی که چنین مدارهایی را می پیمایند، مسیر واحدی را دور می زنند. تعدادی از آن ها چندین بار به نزدیکی زمین بازگشته اند و مشاهده شده اند. مدارهای صدها دنباله دار دیگر یا سهمی است یا هذلولی. به احتمال زیاد، این ها فقط یک بار در نزدیکی زمین ظاهر می شوند، از فضای خارج می آیند، دور می زنند و سپس می روند و دیگر هم دیده نخواهند شد.
شهابواره ها
شهابوارها معمولا اجسام جامد ریزی اند که در فضا حرکت می کنند. گهگاه گروهی از شهابوارها جذب زمین شده و به دام جو زمین می افتند. گرمایی که در این برخورد ایجاد می شود جسم را می سوزاند؛ غبار حاصل از این سوختن به زمین سقوط می کند. هر ساله صدها تن غبار شخانه ای بر سطح زمین می نشیند. در موارد نادر شهابوارهای بزرگ تر، قبل از آن که کاملا بسوزند، به سطح زمین می رسند. پدیده نورانی که از ورود شهابوارها به جو زمین نتیجه می شود شخانه یا تیر شهاب نامیده می شود که درخشش آن ممکن است چند ثانیه دوام آورد. در موارد نادر، شهابوارهای بزرگ تری هم وارد جو زمین می شوند که ممکن است کاملا در جو زمین نسوزند و تکه های به جا مانده از آن ها به سطح زمین برسند. ان تکه ها را شهاب سنگ یا سنگ های آسمانی می نامیم.
http://gonbademina.tehran.ir
دیدگاهها بسته شدهاند.