آیا فرازمینی‌ها زمین را شایسته توجه می‌دانند؟

مدیر فروش تیر 24, 1403 دیدگاه‌ها برای آیا فرازمینی‌ها زمین را شایسته توجه می‌دانند؟ بسته هستند
آیا فرازمینی‌ها زمین را شایسته توجه می‌دانند؟

نگاه خودبینانه و خودمحور انسان‌ها باعث شده خود را موجودی شایان توجه فرض کنند که گونه‌های پیشرفته‌ی راه شیری در جست‌وجوی او هستند. شاید انسان برای تمدن‌های دیگر جذاب نباشد، همان‌طور‌که مورچه‌ها جذابیت زیادی برای انسان ندارد؛ زیرا معمولا وقتی در پیاده‌رو راه می‌روید، به‌ندرت به مورچه‌های روی زمین توجه می‌کنید.

خورشید ما در انتهای زنجیره‌ی تاریخ شکل‌گیری جهان قرار دارد. اغلب ستاره‌ها میلیاردها سال قدیمی‌تر از خورشید هستند؛ به‌طوری‌که بسیاری از ستاره‌های مشابه خورشید پس از پایان سوخت هسته‌ای خود سرد شده‌اند و تنها بقایایی به‌شکل کوتوله‌های سفید از آن‌ها باقی مانده است. طبق یافته‌های اخیر، تقریبا نیمی از ستاره‌های مشابه خورشید میزبان سیاره‌ای مشابه زمین در کمربند حیات خود هستند که امکان جریان آب مایع و شیمی حیات روی آن‌ها وجود دارد.

ازآنجاکه تاس حیات در میلیاردها موقعیت دیگر راه شیری با شرایط مشابه زمین انداخته شده است، بعید نیست حیاتی که امروز می‌شناسیم، در کل کهکشان متداول باشد. در‌این‌صورت، برخی از گونه‌های هوشمند ممکن است میلیاردها سال از‌نظر پیشرفت فناوری از ما جلوتر باشند و پس از ارزیابی ریسک ارتباط با تمدن‌های توسعه‌‌یافته‌ای چون ما، از برقراری ارتباط اجتناب کرده باشند. این سکوت براساس تناقض فرمی (همه کجا هستند؟) بدین‌معنی است که فرازمینی‌ها چندان هم ارزشی برای انسان قائل نیستند.

براساس فرضیه‌ای، تمام انسان‌ها کمابیش شباهت‌های ژنتیکی دارند؛ اما این مسئله ممکن است برای حیات مستقل سیاره‌های دیگر صدق نکند. برای مثال، ممکن است حیوانات و پوشش گیاهی روی نزدیک‌ترین سیاره‌ی فراخورشیدی سکونت‌پذیری مثل پروکسیما قنطورس b  با گونه‌های روی زمین کاملا متفاوت باشند. به‌عنوان نمونه، ممکن است این حیوانات چشم‌هایی عجیب داشته باشند که برای دیدن براساس پرتوهای مادون‌قرمز ستاره‌ی پروکسیما قنطورس به‌تکامل رسیده باشند. پروکسیما قنطورس ستاره‌ای کوتوله است که دمای سطح آن به نیمی از دمای سطح خورشید می‌رسد.

ازآنجاکه فاصله‌ی پروکسیما b از زمین و خورشید در فاصله‌ی نزدیک‌تری از ستاره‌ی خود قرار دارد، احتمالا از قفل جزر‌و‌مدی برخوردار است؛ یعنی همیشه یک طرف آن به‌سمت ستاره قرار دارد. گونه‌هایی که در سمت همیشه‌روز سیاره ساکن هستند، ممکن است با گونه‌های سمت شب کاملا متفاوت باشند و الگوهای خواب آن‌ها یکسان نباشد. هر پوشش گیاهی در سطح سیاره هم منطبق با نور مادون‌قرمز رشد می‌کند؛ در‌نتیجه ممکن است پوشش گیاهی سیاره‌ی همسایه تیره باشند و به سبزی پوشش گیاهی زمین نباشند.

پیش‌بینی فناوری‌هایی که میلیاردها سال دوام آورده‌اند، کار دشواری است. در جست‌وجوی آن‌ها باید به‌دنبال ناهنجاری‌هایی در تلسکوپ‌ها باشیم و به‌سرعت از کنار سیگنال‌های غیرمنتظره عبور نکنیم. اگر ابراز انسان از حساسیت کافی برخوردار نباشند یا روش‌های جست‌وجو ناکافی باشند، نمی‌توان اثرهای فناوری سیاره‌های دیگر را کشف کرد. پردازش داده‌ها بدون الگوریتم‌های یادگیری ماشین مناسب می‌تواند مشابه تور ماهی‌گیری باشد که به‌دلیل حفره‌های بزرگ هرگز هیچ ماهی را به‌دام نمی‌اندازد.

انسان جست‌وجوی خود را براساس آنچه در آینه می‌بیند، طراحی می‌کند. پس از اختراع ارتباطات رادیویی و لیزرها، جست‌وجو برای سیگنال‌های لیزری و رادیویی از فضای خارجی آغاز شد و با فناوری بادبان خورشیدی هم جست‌وجو به‌شکل مشابهی پیش رفت؛ اما برای کشف گونه‌های دیگر، باید از فناوری‌های جدیدتری استفاده کرد.

بااین‌‌همه، باید مراقب مشاهدات روایت‌گونه هم بود که با شواهد و استانداردهای علمی منطبق نیستند. این مشاهدات تئوری‌های توطئه‌ی بدون مدرک را شامل می‌شوند که به‌صورت منظم نقل می‌شوند یا گزارش‌هایی درباره‌ی اشیای پرنده‌ی ناشناس (UFO‌ها) که اعتبار و دقت کافی ندارند. گزارش‌های یوفو صرفا سرنخ‌هایی ارائه می‌کنند که همیشه در مرز اکتشاف قرار دارند.

ازآنجاکه فناوری به‌مرور‌زمان ‌به‌طور چشمگیری بهبود یافته است، انتظار می‌رود تصویری مبهم که پنجاه سال پیش با دوربینی قدیمی ثبت شده، امروز با دوربین‌های پیشرفته به تصویری شفاف و واضح تبدیل شود؛ در‌نتیجه شواهد جامعی به‌دست خواهند آمد که هرگونه شکی را از بین می‌برند.

سرنخ‌ها همیشه حاشیه‌ای هستند و نشان می‌دهند یوفوها می‌توانند صرفا نویزهای حاصل از ابزارها یا پدیده‌هایی طبیعی باشند. برای رسیدن به اعتبار علمی، هر یافته‌ی مربوط به شیء ناشناس باید با بررسی ازطریق روال‌های علمی مستند همراه باشد. شواهد علمی تخیلات را محدود می‌کنند و شک به ایده‌های بعید را از بین می‌برند.

براساس تناقض فرمی، انسان‌ها نوعی اهمیت کیهانی دارند؛ اما حقیقت اینجا است که انسان گونه‌ای معمولی است که مانند دایناسورها محکوم به فنا است و سرنوشت آن می‌تواند به فاجعه ختم شود؛ بنابراین، چرا همسایه‌های کهکشانی باید به میزان سبز‌بودن چمن‌های ما اهمیت دهند؟ با‌توجه‌به اینکه ستاره‌های کوتوله‌ای مثل پروکسیما قنطورس فراوان‌تر از خورشید هستند، سکونت‌پذیرترین سیاره‌ها احتمالا پوشش علفی تیره دارند. ازاین‌رو، سازمان‌های توریستی میان‌ستاره‌ای احتمالا پروکسیما بی را مقصدی جذاب‌تر از زمین می‌بینند. افزون‌براین، با پروکسیما بی می‌توان در تماس بود و بومیان آن را به بازدید از زمین تشویق کرد.

آوی لوئب، نویسنده‌ی اصلی این مقاله و رئیس سابق بخش نجوم دانشگاه هاروارد (۲۰۱۱-۲۰۲۰)، بنیان‌گذار مؤسسه‌ی نظریه و محاسبات مرکز اخترفیزیک اسمیت‌سونیان هاروارد است. همچنین، لوئب مؤلف اصلی کتاب «فرازمینی: اولین علائم حیات هوشمند فرازمینی» است که ماه جاری منتشر شد.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.