جواهر باستانی مصر، یک سنگ آسمانی است
دانش > طبیعت – باستان شناسان از آزمایش مهرههای باستانی مصر دریافته اند که این جواهرات از یک سنگ آسمانی آمده اند؛ و قدمت عصر آهن هم بیشتر از چیزی است که تا کنون تصور میکردیم.
مجید جویا: تیلو رهرن استاد دانشگاه یوسیال قطر میگوید: «اگر بخواهید بقایای یک شهاب سنگ را رهگیری کنید، دو انتخاب دارید: بهترین انتخاب جستجو به دنبال تکههایی از سنگهای سیاه رنگ در سرزمینهای سفید پوش قاره جنوبگان است، اما انتخاب دوم برای شکار شهاب سنگها صحرای بزرگ آفریقا است که در آن، پیدا کردن کردن سنگهای فضایی در میان پهنه وسیع ماسهها کار نسبتا آسانی است». اکنون چنین به نظر میرسد که در حدود 5 هزار سال پیش هم مصریها در همین جا به دنبال چنین سنگهایی گشته بودند.
رهرن و گروهی از باستان شناسان، یک دسته از جواهرات مصری را که اولین بار در سال 1911/1290 در یک غار پیدا شده بودند، مورد مطالعه قرار دادند، از جمله این جواهرات یک سری مهره متعلق به حدود 3200 سال قبل از میلاد مسیح بود (نشانههای روی سرامیکها و دیگر یافتهها از این مکان، به طور تقریبی همین دوره زمانی را نشان میدهد). این مهرهها شباهتی با تکههای بزرگ فرسایش یافته فلز ندارند، اما با تشریفات خاصی در کنار هم بر روی یک گردنبند قرار گرفته بودند و در داخل قبر، کنار جسد متوفی قرار داده شده بودند.
این مهرهها قدیمیترین محصولات مصنوعی آهنی هستند که تا به حال پیدا شدهاند. در واقع آن قدر قدیمی که تاریخ آغاز عصر آهن را به عقبتر می برند؛ یعنی زمانی که بشر ذوب آهن را آموخت و این فلز را از سنگ آهن استخراج کرد. این همان شیوهای است که بشریت را در عصر آهن به پیش راند و ابزارها و سلاحهای قدرتمندتر مسیر حرکت تاریخ را تغییر داد.
برای سالیان طولانی گمان بر این بود که جواهرات بدلی آهنی متعلق به دوران قبل از عصر آهن، از شهاب سنگهای آسمانی نشات میگیرند، و حالا رهرن میگوید: « این فراتر از یک شک منطقی است و این امر اکنون اثبات شده است». حرف او به این معنی است که آهنکاری هزاران سال قبل از این که در همه جا فراگیر شود، انجام میشده است.
این مهرهها از دهه 1920/1300 تا کنون آزمایشهای فراوانی را پشت سر گذرانده اند، در آن هنگام باستان شناسان ابتدا آزمایشهای تخریبی (!) را انجام دادند و یکی از این مهرهها را ذوب کردند تا دریابند که از چه عناصری تشکیل شده است. درصد نیکل و کبالت موجود در آن به حدی بود که میشد ادعا کرد که کار جواهرسازی بر روی این شهابسنگ انجام شده است. اما این بررسی هنوز هم تنها میتوانست نشانهای از وجود احتمالی شهاب سنگ باشد؛ و هنوز سند قانع کننده و انکار ناپذیری در دست نبود.
اما حالا وضعیت عوض شده است؛ و پیشرفتهای فنآوری امکان انجام آزمایشهای بیشتر (و بدون نیاز به تخریب این مهرههای باارزش) را میسر کرده است. گروه دیگری از پژوهشگران، پیش از این در ماه می/اردیبهشت، یکی دیگر از مهرههای همین مجموعه را با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و پرتو نگاری کامپیوتری برای اثبات مقدار فراوانی نیکل در این مهره، مورد ازمایش قرار دادند و همچنین یک ساختار بلوری به نام الگوی ویدمانستیتن را یافتند که در آهن موجود در شهابهای اسمانی یافت میشود.
ولی افتخار میخ آخر این تابوت اسرار آمیز، منحصرا متعلق به کار رهرن است. گروه رهرن با استفاده از روشهایی مانند رادیوگرافی نوترونی (که در آن واکنشهای نوترونهای پرتو دهی شده به یک نمونه، در یک تصویر سیاه و سفید نشان داده میشوند) نه تنها توانستند سطح این مهرهها را بررسی کنند، بلکه داخل آنها و ترکیباتشان را نیز مورد ارزیابی قرار دادند. آنها در داخل این مهرهها علاوه بر چیزهایی که انتظار دیدنشان را داشتند، چیزهای دیگری را یافتند که قبلا ندیده بودند: مقدار بسیار ناچیزی از عنصر ژرمانیم (رهرن میگوید: «ما در مورد چیزی معادل یک درصد از یک درصد صحبت میکنیم»)؛ حتی وجود مقدار بسیار کمی از این ماده میتواند نشان دهند این باشد که این جواهر نشات گرفته از یک شهاب سنگ است (زیرا ژرمانیم تحت هیچ شرایطی در فلز حاصل از ذوب آهن یافت نمیشود).
شما به این یافته میتوانید به عنوان شوخی نگاه کنید (تجزیه یک سوغاتی باستانی با فناوری جدید) اما زمانی که شما آن را در بافت تاریخی قرار میدهید، از یک موضوع جالب فراتر میرود. پس از این که این مهرهها ساخته شدند، هنوز 1500 سال دیگر زمان لازم بود تا بشر ذوب آهن را بیاموزد و انجام دهد، و 500 سال دیگر هم علاوه بر آن، زمان لازم بود تا آهن کاملا جای مس را بگیرد و به فلز غالب در فرایند ابزار سازی فلزی تبدیل شود؛ (این به آن معنی است که قدمت حرفه آهنکاری بیشتر از آن چیزی است که تا کنون تصور میشده است). علاوه بر این، سطح مشخصی از مهارت در آهنگری هم برای چکش کاری صفحات فلز و تبدیل آنها به چیزهای لولهای شکل مانند این مهرهها، مورد نیاز است. رهرن میگوید: «شما اساسا نیاز دارید تا اهنگری را اختراع کنید».
بنابراین، یک دسته افراد ماهر وجود داشتهاند که صدها سال پیش از فراگیر شدن فلزکاری، به کار با آهن میپرداختهاند (با توجه به این که مقدار آهن شهاب سنگها زیاد نبود، تعداد آنها هم زیاد نبود، ولی به هر حال این آدمها هم وجود داشتهاند). به جای اینکه کار کردن با آهن به طور کامل اختراع شود، احتمالا آهنگرانی از نسلهای قبل بودند که میتوانستند این شیوه را به کارگران جوانتر منتقل کنند.
ضمنا، افتادن اهن از آسمان میتواند الهام بخش بخشی از عقاید مذهبی باستانی باشد، پس تصور کنید که هنگامی که مردم دریافتند که به جای این که به آسمان نگاه کنند، میتوانند خودشان روی زمین این فرایند را انجام دهند، چقدر هیجان زده شدند که خدایان بخشی از قدرت خود را به آنها دادهاند!
http://khabaronline.ir
دیدگاهها بسته شدهاند.