تاریخچه
در سپیده دم سیام ژوئن سال ۱۹۰۸ ، آرامش دست نخورده جنگل سیبریا بوسیله یک جسم نورانی که با سرعت حیرت آوری در آسمان حرکت میکرد، در هم شکسته شد. این جسم در حالی که به دنبال خود دود غلیظ سیاه رنگی را بر جای گذاشت، در پایین افق ناپدید گشت. لحظهای بعد ستون عظیمی از آتش در مرکز تجارتی رانوار در کنار رود پودکامنایای تانگاسکا سر به آسمان کشید، که کاملا تا مسافت ۴۵ کیلومتری مشخص بود. بعد این منظره بوسیله توده عظیمی از دود محو شد. تمام این رویداد با انفجارهای گوشخراشی از فاصله ۱۰۰ کیلومتری شنیده میشدند. این لرزشها بوسیله بسیاری از ایستگاههای زلزله نگاری ثبت شدند و موج انفجار چندین بار دور زمین را پیمود.
اعزام نخستین هیئت به محل سانحه تانگاسکا در سال ۱۹۲۷ ، یعنی پس از انقلاب ، بوسیله فرهنگستان علوم شوروی سابق ترتیب داده شد. دو گروه دیگر بین سالهای ۱۹۲۸ – ۱۹۳۰ عازم آنجا گردیدند. عکسبرداری هوایی از محل ، با آنکه به نحو کاملی صورت نگرفت، در سال ۱۹۳۸ میسر شد. انجام مطالعات بیشتر در اثر جنگ جهانی دوم متوقف گردید و اعزام این هیئت به تانگاسکا تا سال ۱۶۵۸ صورت نگرفت، ولی در خلال چند سال اخیر این محل بوسیله بسیاری از هیئتها که تجهیزات کامل داشتند و شامل هیئتهای اعزامی فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز بودند، بازدید شد.
بررسی حقایق مرموز
حقایق مرموزی حتی در ضمن بررسیهای مقدماتی روشن گردید. به عنوان مثال ، حفرهای که معمولا در اثر اصابت اجسام فضایی به سطح زمین بوجود میآید و قطعاتی که از متلاشی شدن تخته سنگ حاصل میشوند، در این محل وجود نداشتند. درختهای جنگل در مساحتی حدود چندین کیلومتر مربع قطع شده و تنه این درختها همه به سوی مرکز انفجار متوجه بودند. درست در مرکز این محل ، یعنی جایی که انتظار میرفت شدت انهدام حداکثر باشد، درختها بطور عمودی بر جای خود قرار داشتند.
نوک این درختها و تقریبا تمام شاخههای آنها به صورتی شکسته شده بودند که به نظر میآمد بوسیله انفجاری که در هوا رخ داده ، از بالا مورد اصابت قرار گرفتهاند. این مطلب دلیلی را برای پیشنهاد این نکته فراهم میآورد که جسم مزبور در هوا و در ارتفاع نسبتا زیادی از سطح زمین منفجر شده است.
فرضیههایی در مورد ماهیت این جسم
فرضیههایی در مورد ماهیت شهاب سنگ تانگاسکای اسرار آمیز ارائه شدند که برخی از آنها کاملا عجیب بود. یکی از این فرضیهها حاکی از این بود که جسم مزبور یک سفینه فضایی است که به تمدن ماورای زمین تعلق دارد و در اثر سقوط ، انفجار هستهای را در جنگل سیبری پدید آورده است. تمام این تصورات (مقصود همان فرضیههای علمی است) دارای نکات قابل تردیدی هستند و هیچ یک از آنها را نمیتوان کاملا قبول نمود.
کوشش دیگری که برای توجیه شهاب سنگ تانگاسکا به عمل آمده ، به یکی از بزرگترین کشفیات فیزیکی زمان ما ، یعنی گسترش دستگاههای کوانتومی یا لیرزها ، مربوط میگردد. پیشنهاد شد که واقعه جنگل تانگاسکا ، در سال ۱۹۰۸ ، بوسیله پرتو لیزر فضایی نیرومندی که منشأ نامشخص دارد و با سیاره ما برخورد نموده پدید آمده است. این فرضیه به قدری عجیب به نظر میرسید که هیچ کس آن را جدی تلقی نکرد.
فرضیه جالبی بوسیله آکادمیسین واسیلی نسنکف ، اخترشناس مشهور شوروی سابق ، پیشنهاد شده است. او عقیده دارد که زمین تابستان سال ۱۹۰۸ با هسته یخی یک ستاره دنبالهدار کوچک برخورد نموده است، ولی برای آنکه این فرضیه بیش از فرضیههای دیگر مورد قبول واقع گردد، اطلاعات دیگری لازم بود. بویژه به دلیل آنکه وجود هیچ ستاره دنبالهداری در سال ۱۹۰۸ در ناحیه خورشید گزارش داده نشده بود. البته ستاره دنبالهدار کوچک ، میتواند بیخبر عبور کرده باشد، ولی باز هم وجود دلیلی مستقل برای فرضیه ستاره دنبالهدار ضروری بود.
http://daneshnameh.roshd.ir
دیدگاهها بسته شدهاند.